لشکر بیست و یک حمزه سیدالشهداء، (ع) آذربایجان، توپخانه لشکری، یکی از یگانهای عمده پشتیبانی رزمی لشکر ۲۱ حمزه سیدالشهدا(ع) آذربایجان در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران.
به دنبال تغییرات در ارتش، دو تیپ پیاده مستقر در تهران از ۱۳۱۲ش، به دو لشکر تغییر ماهیت داده و به نامهای لشکر ۱ و ۲ مرکز نامیده شدند(کاظمی، ص ۱۵۴) از ۱۳۲۸ش لشکر ۱ به گارد شاهنشاهی و لشکر ۲ به گارد جاویدان تغییر نام یافتند(شناسنامه یگانی لشکر ۲۱، ص ۱۲۱).
در توپخانه لشکر ۱ گردان ۳۵۰ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری خودکششی، گردان ۳۹۵ توپخانه پدافندهوایی ۲۳ میلیمتری و در توپخانه لشکر ۲ گردان ۳۲۷ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری کششی، گردان ۳۱۳ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری کششی، گردان ۳۴۷ توپخانه ۱۳۰ میلیمتری کششی، گردان ۳۶۴ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری کششی، آتشبار ۳۸۹ مستقل ۲۰۳ میلیمتری کششی و گردان ۳۵۳ پدافندهوایی ۲۳ میلیمتری سازمان داده شدند(صفری کیا، ص ۲۰۴ تا ۲۴۰).
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، لشکر گارد شاهنشاهی و لشکر گارد جاویدان به لشکر ۱ و ۲ مرکز تغییر نام داده شدند. در آستانه شروع جنگ تحمیلی لشکر ۱ و ۲ مرکز، در ۱۲ شهریور ۱۳۵۹ برابر دستورالعمل نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران ادغام و لشکر ۲۱ حمزه سیدالشهداء(ع) به وجود آمد و یگانهای توپخانه دو لشکر در توپخانه لشکر ۲۱ حمزه سیدالشهداء(ع) ادغام و سازماندهی گردیدند(همان، ص ۲۲۷).
ساختار و سازمان؛ ساختار و سازمان توپخانه لشکری در آغاز جنگ تحمیلی عراق شامل: ارکان و آتشبار ارکان توپخانه، گردان ۳۱۳ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری کششی، گردان ۳۲۷ توپخانه ۱۰۵ میلیمتری کششی، گردان ۳۴۷ توپخانه ۱۳۰ میلیمتری کششی، گردان ۳۵۳ پدافندهوایی ۲۳ میلیمتری، گردان ۳۶۴ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری کششی، گردان ۳۹۷ توپخانه ۲۰۳ میلیمتری کششی، گردان ۳۹۵ پدافندهوایی ۲۳ میلیمتری، بود(شناسنامه یگانی لشکر ۲۱، ص ۲).
مأموریت توپخانه لشکری، فراهم نمودن پشتیبانی آتش مداوم و بهموقع برای فرمانده لشکر است که با انهدام یا خنثی کردن آماجهایی که به ترتیب تقدم انجام مأموریت لشکر را به مخاطره میاندازد، انجام میگیرد(دانستنیهای توپخانه، ص ۷). توپخانه لشکر ۲۱ حمزه، پشتیبانی نزدیک و مداوم را برای عناصر مانوری لشکر فراهم و با اجرای آتشهای ضد آتشبار، آتشهای ایذایی، ممانعتی و سایر آتشهای موردنیاز، یگانهای پشتیبانی شونده لشکر را پشتیبانی مینمود(دستور رزمی ۲۰-6، ص ۱۳)
فرماندهی توپخانه لشکر ۲۱ حمزه سیدالشهداء(ع) پس از ادغام توپخانه لشکر ۱ و ۲ مرکز و قبل از شروع جنگ تا پایان جنگ تحمیلی را به ترتیب سرهنگ توپخانه منوچهر دژکام از تیر ۱۳۵۹ تا ۱ فرودین ۱۳۶۱، سرهنگ توپخانه ... خرسندی از ۱ فروردین ۱۳۶۰ تا ۱ اسفند ۱۳۶۰، سرهنگ توپخانه محمد باقری از ۱ اسفند ۱۳۶۰ تا ۱ دی ۱۳۶۴، سرهنگ توپخانه جعفر الفتمنش از ۱ دی ۱۳۶۴ تا ۵ مرداد ۱۳۶۵، سرهنگ توپخانه اسماعیل رحمتی از ۵ مرداد ۱۳۶۵ تا ۳ شهریور ۱۳۶۶، سرهنگ توپخانه سیدعباس افصحی از ۲۳ شهریور ۱۳۶۶ تا ۱ مهر ۱۳۶۷ به عهده داشتند(لیست فرماندهان یگانهای عمده نزاجا).
مأموریتهای توپخانه لشکر ۲۱ حمزه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی؛ گردان ۳۲۷ توپخانۀ کمک مستقیم تیپ ۱ لشکر ۲۱ حمزه(لشکر ۲ مرکز سابق) از اسفند ۱۳۵۴ برابر طرح دماوند ارتش برای اعزام نیروهایی از ارتش ایران به منطقه بحرانزده ظفاز کشور عمان، همراه تیپ به مأموریت برونمرزی در منطقه ظفار کشور عمان اعزام شد. این مأموریت تا آبان ۱۳۵۵ ادامه داشت(رزمی، ص ۲۰-22). از توپخانه لشکری از اواخر مهر ۱۳۵۷ یگانهایی رسماً در مأموریتهای حکومتنظامی تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ شرکت داشتند و مستمراً به مأموریتهای فرماندار نظامی اعزام میگردید(صفری کیا، ص ۲۰۹- 207).
بعد از کشتار ۱۷ شهریور و با توجه به اینکه حکومت پهلوی دوم، طرحی برای سرکوب مردم در روز عاشورا ۱۳۵۷ش داشت. برای مقابله با عملیات سرکوب تظاهرکنندگان، نقشه عملیاتی از طریق گروه نفوذی انقلابیون ارتش در گارد جاویدان اجرا شد و در این عملیات کارکنانی از گردان ۳۵۰ توپخانه در سالن غذاخوری پادگان لویزان در موقع صرف ناهار برعلیه افسران گارد جاویدان تیراندازی که در این عملیات بیش از هفتاد نفر از افسران و درجهداران گارد جاویدان کشته شدند. خبر این عملیات به بیرون از پادگان درز کرد و در روزنامهها چاپ شد و با پخش این خبر، عملیات سرکوب مردم منتفی شد(ر.ک به مقاله گردان ۳۵۰ توپخانه).
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مشکلات پرسنلی توپخانه لشکر به شرح زیر بود: وضعیت پادگانها و انسجام گردانها توپخانه تقریباً از بین رفته بود. پرسنل با لباس شخصی در پادگان تردد میکردند و گرایشی برای ادامه خدمت نداشتند، حتی سربازان وظیفه به جهت اینکه آشپزخانهها تعطیلشده بود به هنگام صبح اجباراً پادگان را ترک میکردند، آشپزهای توپخانه لشکری چون قبل از انقلاب حق فنی دریافت نمیکردند، حاضر نبودند در آشپزخانهها کار کنند، بعدها به هر راهی بود با وعده وعید اولین آشپزخانه در پادگان افسریه که همان آشپزخانه توپخانه لشکر بود، راه افتاد. کارکنان یگانها با تلاش زیاد فرمانده لشکر و سایر فرماندهان یگانهای عمده لشکر ازجمله توپخانه لشکری، بالاخره به صبحگاه و رژه کشیده شدند. تعدادی از پرسنل ناآگاه با تحریکات و تبلیغات سوء ضدانقلاب در تلاش بودند با تفرقه بین پرسنل مانع اجرای برنامههای پادگانی و آموزش یومیه گردند. در پادگان قصر تعدادی از پرسنل ادعا میکردند ارتش بیطبقه توحیدی بایستی در سازمان توپخانه لشکری و سایر یگانهای لشکر، پیاده شود ازجمله اینکه فرماندهان هم مثل بقیه پرسنل در نگهبانی اسلحهخانه، پارک موتوری و غیره شرکت نمایند و به همین بهانه از رفتن به کلاسهای آموزشی خودداری نموده و از صبح تا ظهر عدهای در مقابل دفتر و ستاد فرماندهان جمع شده و درخواست داشتند فرماندهان در جمع آنها حاضرشده و جوابگوی خواستههای آنها باشد. بعد از پیروزی انقلاب سربازها به یگانهای خود برگشتند اما با خواستههای گوناگون تعدادی تحت تبلیغات مغرضین و ضدانقلاب به همراه تعدادی از پرسنل کادر جوان بینظمی ایجاد میکردند تعدادی هرروز بجای شرکت در آموزش در محوطه راه میافتادند و شعار میدادند رهبر ما امامه خدمت ما تمامه و خواهان کارت پایان خدمت بودند. تعدادی از پرسنل وظیفه و کادر اعدام و یا زندانی گشتند جمعکردن یگانهای توپخانه لشکر و سایر یگان-های لشکر ۲۱(لشکر ۱ و ۲ مرکز) خیلی مشکل شد بهطوریکه کمتر کسی حاضر میشد، مسئولیت فرماندهی یگانها را بپذیرد. انبارها، اسلحهخانهها انبارهای مهمات کالیبر کوچک و آسایشگاه یگانهای توپخانه لشکر وضع نسبتاً نابسامانی داشت، در پارک موتوری حدود ۷۰درصد خودروها در جای خود نبودند، ولی کلیه توپها در محل پارک موتوری موجود بود. دستگیری گسترده پرسنل پس از انقلاب آغاز شد و جو حاکم بر محیط خدمتی جو عدم اعتماد شغلی و ترس از آن بود، همچنین زمزمههای انحلال ارتش روز بروز گستردهتر میشد. در آغازین ماههای پس از پیروزی انقلاب دو امریه بسیار مهم ابلاغ گردید که. در آمادگی رزمی یگانها بیشازپیش مؤثر بود؛ اولین امریه دال بر تقلیل مدت خدمت وظیفه از دو سال به یک سال بود که بدین ترتیب استعداد پرسنل وظیفه را ۵۰ درصد تقلیل میداد و مشاغل حساس همچون دیدهبان که از افسران وظیفه سازماندهی شده بود، تقریباً بدون متصدی شد، دومین امریه دال بر انتقال پرسنل کادر به هر جای دلخواه حتی به سازمانها و وزارتخانههای غیر ارتشی بود که این امریه باعث گردید تعداد زیادی از پرسنل کادر متخصص مانند روسای توپ، میکانیسینهای خودروها، توپها و هویتزرها، افسران در ردههای پایین و حتی(میانی) از یگانها منتقل گردیده و استعداد پرسنلی را شدیداً تقلیل داد، بهطوریکه در ماههای نخستین پس از پیروزی انقلاب استعداد پرسنلی یگانهای توپخانه لشکر به ۳۵درصد رسیده بود. تجهیزات جابجا شده و از اسلحهخانهها و انبارها و پارک موتوریها توسط انقلابیون به غارت رفته بود. در این شرایط بود که طرح کودتای نافرجام نقاب در ۲۱ تیر ۱۳۵۹ مطرح و در نتیجه تعدادی از پرسنل کادر ازجمله معاون گردان ۳۵۳ توپخانه پدافندهوایی و تعدادی از روسای توپها دستگیر و زندانی و حتی اعدام شدند و بدین ترتیب بدنه یگانهای توپخانه لشکر، ضعیفتر گردید. پس از کودتای نافرجام نقاب و پسلرزههای مربوط به آن، با ادغام لشکرهای ۱ و ۲ گارد با هم ادغام وتشکیل لشکر ۲۱ حمزه سیدالشهداء(ع)، پرسنل و تجهیزات مجدداً تجدید سازمان گردید و توپخانه لشکر ۲۱ حمزه از ادغام توپخانه لشکر ۱ و ۲ مرکز به وجود آمد و یگانها مشغول آموزش و آماده شدن جهت پذیرش مأموریتهای جدید شدند. این وضعیت خدمتی ادامه داشت تا در شهریور ۱۳۵۹ و در آستانه جنگ تعدادی از افسران لشکر ۲۱ حمزه با عوض و تعدادی بدون عوض به لشکر ۲۸ کردستان منتقل شدند و باعث خلأ بسیار شدیدی در یگانهای توپخانه لشکری شد و در این شرایط بود که در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ عراق جنگ را در سرتاسر جنوب و غرب میهن اسلامی آغاز نمود(صفری-کیا، ص ۲۲۳ تا ۲۳۲).
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ناآرامی در استانهای کردستان و آذربایجان شروع شد و این دو استان صحنه فعالیت گروههای مسلح شامل حزب دمکرات، کومله، خبات، سازمان مجاهدین خلق، سازمان چریکهای خلق، عناصر وابسته از خوانین، ساواکیها و ارتشیهای فراری، با فعالیتهای خرابکارانه و جنگهای چریکی، تبدیل شد و برای مقابله با این گروههای مسلح ضدانقلاب یگانهای عملیاتی از لشکر ۲۱ حمزه(لشکر ۱ و ۲ مرکز) به مناطقی از استان کردستان و آذربایجان غربی اعزام شدند در این شرایط یگانهایی از توپخانه لشکر ۲۱ حمزه(توپخانه لشکر ۱ و ۲ مرکز) بهمنظور پشتیبانی آتش به همراه یگانهای مانوری بااستعداد آتشبارهای تقویتشده اعزام شدند. بهطوریکه تیپ ۱ لشکر ۲ مرکز از ۴ تیر ۱۳۵۹ با تشکیل گروه رزمی پیاده و یک آتشبار ۱۰۵ میلیمتری از توپخانه لشکر عازم بانه شده و با استقبال مردم شهر بانه در ۱۲ تیر ۱۳۵۹ وارد شهر بانه گردید و در پادگان بانه مستقر شد(سالاری کیا، ص ۹۱؛ رزمی، ص ۲۸)، نیز برای مقابله با گروهکهای مسلح ضدانقلاب، گردان ۳۵۰ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری خودکششی که پس از انقلاب در ترکیب توپخانه لشکر ۱ پیاده مرکز قرارگرفته بود با کارکنانی از آتشبارهای آن، بدون جنگافزارهای هویتزر ۱۵۵ میلیمتری خودکششی بهمنظور پشتیبانی آتش با در اختیار گرفتن تجهیزات سازمانی توپخانه لشکر ۶۴ و ۲۸ پیاده، همراه گردان ۲ پیاده لشکر به ارومیه در خرداد ۱۳۵۸، گردان ۳ پیاده به گنبد در خرداد ۱۳۵۹، سه گردان ۱،۴،۵ پیاده از لشکر ۱ مرکز به مهاباد، پیرانشهر، جنگلهای آلواتان سردشت در تیر ۱۳۵۹، گردانهایر ۲ و ۳ پیاده از لشکر ۱ پیاده مرکز به مهاباد و سردشت برای تعویض گردانهایر ۱ و ۴ در شهریور ۱۳۵۸، گردان ۱ پیاده به سنندج به مدت ۴۵ روز در اسفند ۱۳۵۸، به آن مناطق اعزام گردیدند(مفید، ص ۵۹).
توپخانه لشکر ۲۱ حمزه سیدالشهداء(ع): قرارگاه و ستاد توپخانه لشکر ۲۱ حمزه همراه با کلیه یگانها و تجهیزات سازمانی خود به همراه یگانهای عمده لشکر ۲۱ حمزه از ۱۱ مهر ۱۳۵۹ از تهران به منطقه عملیاتی و بهتدریج وارد دزفول شدند و بنا به ابلاغ قرارگاه مقدم نزاجا یگانهای اعزامی لشکر بهپای پل رودخانه کرخه، باید به نحوی مستقر میشدند که کرانه غربی رودخانه را کاملاً پوشش داده و به نحوی در طرفین جاده اصلی استقرار مییافتند تا هم از پلهای موجود حفاظت نموده و هم از عبور احتمالی خودروهای شناور دشمن از رودخانه کرخه جلوگیری نمایند(سالاری کیا، همان، صص ۱۱۹-117).
عملیات آفندی پل نادری(پای پل کرخه)؛ عملیات آفندی پل نادری اولین عملیات گسترده و هماهنگ شده ایران تنها در کمتر از یک ماه از شروع جنگ بود، فشار شدید دشمن در منطقه خرمشهر و پیشروی نیروهای عراقی از طرف رودخانه کارون بهطرف شهرآبادان و درگیری گسترده در منطقه بستان، سوسنگرد و اهواز واقع در منطقه میانی و جنوبی استان خوزستان، ضرورت حرکتی برعلیه ارتش عراق احساس میشد، لذا برابر امریه نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران(نزاجا)، اجرای عملیات در منطقه عمومی غرب رودخانه کرخه واقع در شمال استان خوزستان از ۱۷ مهر ۱۳۵۹ به لشکر ۲۱ حمزه ابلاغ گردید و طرح لشکر ۲۱ حمزه بلافاصله بعد از دریافت از قرارگاه مقدم نزاجا در ساعت ۰۷.۰۰ روز ۲۳ مهر ۱۳۵۹ به اجرا درآمد(جعفری، ص ۲۶). اجرای تک(حمله) 23 مهر ۱۳۵۹ بهمنظور سلب ابتکار عمل از فرمانده سپاه ۳ و فرماندهان لشکرهای ۱ مکانیزه و ۱۰ زرهی ارتش عراق از ادامه تک در حساسترین جبهه نبرد، جلوگیری از سقوط شهر دزفول، اندیمشک و شوش و نهایتاً جلوگیری از پیشروی ارتش عراق و بستن گلوگاه خوزستان در منطقه دوکوهه و تجزیه خوزستان، منحرف کردن توجه مسئولین ارتش عراق، حداقل منحرف کردن فرمانده سپاه ۳ دشمن از سایر جبهههای خوزستان، اغتنام فرصت برای به دست آوردن یکزمان کافی برای تمرکز نیروهای ارتش ایران که به منطقه فراخوانده شده بودند و تجدید سازمان برای یگانهایی که از ابتدای جنگ با درگیری و مقاومت دلیرانه توانستند به مدت ۶ روز نیروهای عراق را تا رسیدن به غرب کرخه درگیر و مانع از پیشروی سریع آنها شوند، بود(سالاری کیا، همو، ص ۱۱۸). در این عملیات، توپخانه لشکر ۲۱ حمزه با گردان ۳۲۷ کمک مستقیم تیپ ۳، گردان ۳۱۳ تقویت آتش گردان ۳۵۰ توپخانه، گردان ۳۵۰ کمک مستقیم تیپ ۱، گردان ۳۴۷ عمل کلی و گردان ۳۹۷ عمل کلی تقویت آتش گردان ۳۲۷ توپخانه، پشتیبانی آتش عملیات را به عهده داشت.(نجفی و همکاران، ص ۴۲۵). توپخانه لشکری با توجه به اینکه هنوز با توپخانههای موجود در منطقه هماهنگی نکرده بود و دیدهبانها یگانهای توپخانه لشکر ۲۱ حمزه، به منطقه عملیات آشنایی نداشتند، همچنین از آموزش کافی برخوردار نبودند درنتیجه توپخانه لشکر به علت عدم آمادگی کافی در پشتیبانی آتش از یگانهای تک ور و به دلیل نداشتن ثبت تیر دقیق و عدم شناخت موقعیت دشمن، نتوانست تلفات مؤثری به دشمن وارد کند(سالاری کیا، همو، ص ۱۳۱).
عملیات پدافندی پای پل کرخه در ۹ آبان ۱۳۵۹؛ فرماندهان عراقی به تصور اینکه صدمات وارده به لشکر ۲۱ حمزه در عملیات ۲۳ مهر ۱۳۵۹، توانایی مقاومت آنها را به حدی کاهش داده که با یک حمله میتوانند سرپل در غرب رودخانه کرخه را تصرف و زمینه را برای عبور از پل روی رودخانه کرخه فراهم آورند، از ساعت ۰۴۳۰ تا ۰۵۱۵ روز ۹ آبان ۱۳۵۹ به مدت ۴۵ دقیقه با اجرای انبوه آتش تهیه، تک(حمله)را در ساعت ۰۶۳۰ آغاز کردند. تک دشمن روی سرپل که اندازه آن ۳ کیلومتر در عرض و سه کیلومتر در عمق و پشت سر آن رودخانه کرخه با پل فلزی آسیبپذیر و نیز درحالیکه یگانهای پیاده دشمن در جلو در حال حرکت و در عقب آن یگانهای تانک دشمن از دو طرف یگانهای پیاده دشمن را حمایت میکردند، شروع شد(جعفری، همو، ص ۲۹؛ سلیمانجاه، صص ۲۰۵-206). توپخانه لشکر ۲۱ حمزه بهمحض اطلاع از قرائنی مبنی بر حملۀ نیروهای عراقی، با ابلاغ دستور هوشیاری به یگانهای توپخانه تحت امر خود و مراقبت دائم منطقه توسط دیدهبانان خط مقدم، خواستار فراهم کردن مهمات کافی در پای قبضههای توپ در یگانهای توپخانه شد که بلافاصله دستور اجرا و یگانهای توپخانه آمادگی لازم برای مقابله با هرگونه حرکات احتمالی دشمن را کسب کردند(نجفی و همکاران، همو، ص ۴۲۸). با شروع تک، نیروهای یگانهای پیاده عراق بهمحض رسیدن در برد آتش یگانهای خودی و اجرای آتش پرحجم یگانهای توپخانه لشکر ۲۱ حمزه و سایر یگانهای مأمور به آن و مقاومت سرسختانه رزمندگان تیپ ۱ لشکر ۲۱ حمزه مستقر در سرپل در غرب رودخانه کرخه مواجه شده و مجبور به توقّف گردیده و دور تک(حمله) آنها آرام شد. نیروهای عراقی مجدداً از ساعت ۱۱۰۰ تک را آغاز و در اثر مقاومت دلیرانه پرسنل و آتش شدید و پشتیبانی توپخانه لشکر ۲۱ حمزه مجبور به توقّف در شیار منطقه گردیدند. نیز در ساعت ۱۵۰۰ مجدداً تک آنها با پشتیبانی تعدادی تانک اجرا که در اثر مقاومت شدید تیپ ۱ و آتش توپخانه لشکر ۲۱ حمزه در ساعت ۱۶۰۰ مجبور به عقبنشینی گردید و نهایتاً در ساعت ۱۷۱۵ برای بار دیگر، نیروهای عراقی با یک گردان پیاده در خط، با پشتیبانی آتشهای نفربرهای پی ام بی مبادرت به تک کرد که در اثر مقاومت دلیرانه رزمندگان تیپ ۱ لشکر ۲۱ حمزه که با اجرای هماهنگ و پرحجم آتش توپخانه لشکر ۲۱ حمزه همراه بود، مجبور به عقبنشینی شد بهطوریکه نفربرهای پی ام بی ۱ با اجرای پرده دود از منطقه رزم خارج گردیدند(سالاری کیا، همو، ص ۱۴۵). با اجرای موفقیتآمیز عملیات پدافندی نهم آبان و نوزدهم آذر ۱۳۵۹، دشمن در غرب رودخانه کرخه تقریباً تثبیت گردید و وادار شد استراتژی تهاجمی خود در این منطقه را به استراتژی پدافندی مطلق تغییر داده و فقط برای حفظ و نگهداری مناطق اشغالی، به حالت پدافندی درآید(نجفی و همکاران، همو، ص ۴۲۹).
عملیات آفندی تپه چشمه(1)؛ تپه چشمه در غرب پل نادری و در شمالشرقی تپه علی گره زد از موقعیت ویژهای ازنظر دید و تیر بر روی پل روی رودخانه کرخه و جاده پای پل-سه راهی قهوهخانه- علی گره زد، برخوردار بود. به همین علت لشکر ۱۰ زرهی عراق در اولین روزهای مهر ۱۳۵۹ که به غرب رودخانه کرخه رسید، یگانی را بر روی این تپه مستقر و از مزایای دید و تیر آن بهرهمند شد. تصرف این تپه توسط نیروهای تیپ ۱ لشکر ۲۱ حمزه، امتیازاتی شامل محروم کردن دشمن از دید و تیر در منطقه پای پل نادری، فراهم کردن دید و تیر کامل به دشت عباس و جاده دزفول به دهلران واقع در جنوب آن، برقراری ارتباط نظری با یگان همجوار با پوشش شکاف موجود، ایجاد تسهیلات برای عملیات آتی بود(موسوی قویدل، ص ۵۵). توپخانه لشکر با گردان کمک مستقیم خود که زیر امر تیپ ۱ لشکر ۲۱ حمزه قرار داشت، پشتیبانی آتش توپخانه این عملیات محدود را به عهده داشت و پاتکهای متوالی دشمن با اجرای آتش پرحجم و شدید توپخانه، بینتیجه ماند(نجفی و همکاران،۱۳۹۶، ص ۴۴۰).
عملیات آفندی کانال هندلی؛ قرارگاه تیپ ۱ در سحر ۱۵ فروردین ۱۳۶۰ در منطقه جنوبغربی پل کرخه عملیات کانال هندلی را آغاز کرد تا بتواند کانال هندلی در این منطقه تصرف کند، کانال هندلی یک خاکریز به شکل هندل بود که قبل از انقلاب توسط روستاییان سرخه فیلیه، سرخه صالح و سرخه از کنار رودخانه کرخه به حدود هفت کیلومتر تهیهشده بود تا مقداری از آب رودخانه کرخه بهوسیله پمپاژ به داخل این کانال ریخته شود و به مصرف زمینهای کشاورزی اطراف برسد(جعفری، همو، ص ۴۴). در این عملیات تیپ ۱ لشکر با پشتیبانی آتش یگانهای توپخانه لشکر ۲۱ حمزه در مرحله اول عملیات موفق به اشغال کانال شد(رک به مقاله تیپ ۱ لشکر ۲۱ حمزه).
عملیات آفندی تپه چشمه(2)؛ عملیات محدود تپه چشمه(2) توسط تیپ ۱ لشکر ۲۱ حمزه با پشتیبانی آتش توپخانه یگانهای توپخانه لشکر ۲۱ حمزه از جمله موفقترین عملیات محدود نیروهای ایرانی است که از ۱۱ اردیبهشت ۱۳۶۰ به اجرا در آمد. در این عملیات نیروهای تیپ ۱، ارتفاع مهم ۲۴۲ معروف به تپه چشمه را آزاد و روی آن مستقر شدند و بیش از ۲۱۰ نفر از نیروهای عراقی کشته و ۴۶ نفر را به اسارت درآوردند(جعفری، همو، ص ۴۹).
عملیات زعن - شلیبه؛ این عملیات در تپههای زعن و شلیبه از ساعت ۰۴۰۰ روز ۲۵ فروردین ۱۳۶۰ شروع و تا ۳۰ فروردین ۱۳۶۰ ادامه داشت. این تک بهمنظور تصرف و حفظ مواضع شلیبه پیشبینی و با اجرای آتش یگانهای توپخانه لشکر ۲۱ حمزه در پشتیبانی از یگانهای تک ور لشکر ۲۱ حمزه؛ با تصرف تپههای زعن و شلبیه سرپل مناسبی در منطقه عمومی شوش به اجرا در آمد. نیروهای عراقی تمام تلاش خود را برای بازپسگیری مناطق فوق به عمل آوردند که با آتش شدید توپخانه لشکری و سایر توپخانههای مأمور به آن، موفق به بازپسگیری آن نشدند(سالاری کیا، همو، ص ۱۷۷-178).
عملیات آفندی عنکوش – شلش؛ عملیات آفندی عنکوش - شلش در مورخه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۰ بهمنظور گسترش سرپل در غرب رودخانه کرخه در منطقه شوش، توسط گردان ۱۶۹ تیپ ۲ و یک گروهان از گردان ۱۴۱ و نیروهایی از بسیج مردمی بهمنظور انهدام دشمن و تصرف و تأمین تپههای عنکوش، عملیاتی و اجرا گردید. در این عملیات نیروهای تک ور با پشتیبانی آتش یگانهایی از توپخانه لشکر ۲۱ حمزه تک کرده، موفق شدند ضمن به هلاکت رسانیدن تعداد زیادی از نیروهای عراقی و منهدم نمودن، تجهیزات و ادوات زرهی آنها، تعداد ۱۲۶ نفر از آنان را به اسارت درآورند. این عملیات همزمان با عملیات اللهاکبر در جنوب اجرا گردید. نیروهای عراقی تمام تلاش خود را برای بازپسگیری منطقه فوق به عمل آوردند که موفق به بازپسگیری آن نشدند(همو، ص ۱۸۸،۱۹۱). عملیات کوچک و محدود عناصر لشکر ۲۱ حمزه که با پشتیبانی آتش یگانهای توپخانه لشکری همراه بود، آنچنان ضربه روانی بر دشمن گذاشت که از آن به بعد عراقیها در منطقه استقرار لشکر ۲۱ حمزه، هرگز دست به حرکات تعرضی نزدند و حتی بهتدریج خود را از تیررس نیروهای ایرانی عقب کشیدند و تمام کرانه غربی رودخانه کرخه به تصرّف عناصر لشکر ۲۱ حمزه درآمد. در این شرایط تیپ ۳ لشکر بدون عملیات آفندی وسیع با عبور از رودخانه کرخه سرپلی را در غرب کرخه اشغال و بهمرورزمان با زدن خاکریز و برقراری تأمین و اعزام گشتیهای رزمی با پشتیبانی آتش یگان توپخانه کمک مستقیم تیپ تا آبادی صالح مشطّط پیشروی و با گسترش سرپل، تمامی یگانهای تیپ در غرب رودخانه کرخه مستقر شدند و گسترش سرپل و استقرار یگانهای تیپ ۳ در غرب کرخه را میتوان مبنای پیروزی عظیم عملیات فتح المبین بهحساب آورد(همو، ص ۱۹۲). توپخانه لشکر ۲۱ حمزه علاوه بر شرکت در عملیاتهای پدافندی و آفندی فوق در منطقه عملیاتی غرب رودخانه کرخه؛ در ماههای اولیه جنگ، اقداماتی ازجمله با جابجایی دوقبضه هویتزر ۲۰۳ میلیمتری از گردان ۳۹۷ توپخانه ۲۰۳ میلیمتری به مواضع خط مقدم و با افزایش حداقل ۱۰ کیلومتر برد توپخانه، باعث شد تا عقبه نیروهای عراقی در منطقه عمومی غرب کرخه زیر آتش سنگین قرار گیرد، همچنین در ماه چهارم جنگ، توپخانه لشکر ۲۱ حمزه در منطقه عملیاتی غرب کرخه با ثبت تیر زمانی با گلوله ماسوره زمانی و در یک اقدام غافلگیرانه و غیرمنتظره در یکنیمه شب آرام، ناگهان چندین گردان بهطور همزمان اقدام به اجرای تیر زمانی نمودند که در ایجاد تلفات و کاهش روحیه دشمن اثر فوقالعادهای داشت(آراسته، بختیاری، صص ۴۴-45).
عملیات فتحالمبین(کربلای ۲)؛ عملیات گسترده فتحالمبین در ۲ فروردین ۱۳۶۱ در منطقه غرب رودخانه کرخه و شوش بهمنظور آزادسازی ارتفاعات عینخوش، علی گرهزد، ابوصلیبیخات و رادار، تنگ رقابیه و ارتفاعات غرب چنانه اجرا شد(جعفری، همو، ص ۷۴). منطقه عملیات فتحالمبین، جلگهای با عوارض محدود در جنوب سد کوهستانی سلسله جبال زاگرس است که ارتفاعات اسکندر خندان، سپتون، حمرین، برغازه، ابو صلیبی خات و رودخانههای دویرج، چیخواب، کرخه، دز، کارون در آن جریان دارند. این منطقه سرزمین گرمسیری است که شهرهای دزفول، اندیمشک و شوش در آن واقعشدهاند. جادههای دزفول - اندیمشک - شوش - اهواز، دزفول - هفتتپه - اهواز، دزفول - اندیمشک - خرمآباد و دزفول - اندیمشک – دهلران؛ ارتباط این منطقه را با سایر شهرها و مناطق کشور برقرار میسازند. محدوده جغرافیایی منطقه عملیات از شمال به دامنه جنوبی ارتفاعات کبیر کوه(ارتفاعات على کشت)، ممله، ۳۵۰، شاوریه اسکندر خندان، از جنوب به تپههای رملی لیخضر و چهیلا، از غرب به ارتفاعات میشداغ و تینه و عینخوش و از شرق به رودخانه کرخه منتهی میشود. منطقه عملیات از نظر نظامی، شهر دزفول گلوگاه استان حساس خوزستان محسوب میشود؛ با سقوط شهر دزفول، ضمن محاصره شدن استان از طریق شمال و قطع ارتباط آن با مرکز کشور، پادگان تیپ ۲ زرهی دزفول و پایگاه هوایی دزفول و تأسیسات آمادی نیروی زمینی ارتش با خطر سقوط مواجه میشدند(نجفی راشد، ص ۱۹۰-193).
در این عملیات، قرارگاه نصر تحت فرماندهی قرارگاه کربلا(فرماندهی مشترک ارتش و سپاه)، شامل لشکر ۲۱ حمزه و تیپ ۵۸ ذوالفقار از نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران و سه تیپ از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با هدایت ۵ قرارگاه فرعی نصر ۱ تا ۵ مشارکت داشت(موسوی قویدل، همان، ص ۹۷). سازمان برای رزم توپخانه لشکر ۲۱ حمزه برابر طرح عملیاتی کربلای ۲ در این عملیات به شرح زیر بود:
الف- توپخانه صحرایی
- گردان ۳۲۷ مختلط توپخانه، کمک مستقیم قرارگاه نصر ۱؛ گردان ۳۱۳ مختلط توپخانه، کمک مستقیم قرارگاه نصر ۲؛ گردان ۳۹۷ مختلط توپخانه، کمک مستقیم قرارگاه نصر ۳؛ آتشبار گردان ۳۵۰ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری خودکششی، تقویت توپخانه قرارگاه نصر ۵، بنا به دستور عمل کلی قرارگاه نصر؛ گردان ۳۵۰ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری خودکششی(-)، عمل کلی تقویت گردان ۳۱۳ توپخانه سپس بنا به دستور کمک مستقیم قرارگاه نصر ۴ به هنگام وارد عمل شدن؛ گردان ۳۴۷ توپخانه ۱۳۰ میلیمتری کششی، عمل کلی و تقویت(گردانهایر ۳۱۳ و ۳۲۷ و ۳۹۷ توپخانه)
ب-توپخانه پدافندهوایی:
گردانهایر ۳۵۳ و ۳۹۵ توپخانه پدافندهوایی ۲۳ میلیمتری؛ به ترتیب حفاظت هوایی یگانهای در خط و یگانهای توپخانه و پلها و تأسیسات حیاتی موجود در منطقه و قرارگاهها را به عهده میگیرد(نجفی راشد، همو، ص ۲۳۶ و ۲۳۷).
توپخانه لشکر ۲۱ حمزه سیدالشهداء(ع)، قبل از شروع عملیات فتحالمبین(کربلای ۲) اقداماتی به شرح زیر انجام داد:
بررسی نحوه اجرای آتش توپخانه قبل از کشف تک(حمله) و نحوه پشتیبانی از یگانهای تکور؛ پیشبینی آتش توپخانه به هنگام دفع پاتک(ضد حمله) دشمن؛ پیشبینی مواضع توپخانه بهنحویکه در هر مرحله عملیات نیاز به تغییرات و جابجایی نداشته باشد؛ پیشبینی آتش توپخانه در مورد بعضی از مناطق که صرفاً بایستی بهوسیله آتش توپخانه پوشیده شود؛ آماده کردن طرح پشتیبانی آتش توپخانه و سایر عناصر آتش با مشورت فرماندهان یگانهای عملکننده؛ هماهنگ کردن کلیه آتشهای موجود در منطقه با تشکیل مرکز هماهنگی آتش در لشکر و قرارگاه نصر؛ تشکیل گردانهایر توپخانه کمک مستقیم بهصورت مختلط ۱۰۵ میلیمتری، ۱۵۵ میلیمتری، ۲۰۳ میلیمتری(سالار کیا، همو، ص ۵۰).
توپخانه لشکری برابر دستور فرمانده لشکر ۲۱ حمزه بهمنظور تقویت آتش توپخانه لشکر، گردان ۳۶۴(105 میلیمتری) که منحل شده بود را، بار دیگر در منطقه تشکیل و با واگذاری وسایل و سازماندهی مناسب آماده اجرای مأموریت شد. در این عملیات توپخانه لشکری با شش گردان توپخانه صحرایی و دو گردان توپخانه پدافندهوایی توانست آتش یگانهای تک ور را تأمین کند(همان، ص ۴۳). در آذر ۱۳۶۰ گروهان اشک(گروهان یکم) گردان ۱۵۵ میلیمتری خودکششی توپخانه که به مأموریت مناطق غرب اعزامشده بود از آن منطقه رها و به یگان مادر(گردان ۳۵۰ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری خودکششی) ملحق و در عملیات فتحالمبین بهطور فعال اجرای مأموریت کرد. در این عملیات، بهمنظور تقویت آتشگردانهایر پیاده، به آنها راکت انداز ۱۰۷ میلیمتری واگذار شد و به توپخانه لشکری مأموریت داده شد تا با تشکیل کلاس نسبت به آموزش خدمه سلاح فوق، اقدام نماید. توپخانه لشکری با تشکیل کلاس و اجرای تیراندازی، آن را به یگانهای پیاده آموزش داد و لشکر ۲۱ حمزه نیز با واگذاری وسایل موردنیاز دسته راکت انداز ۱۰۷ میلیمتری(خودرو – وسایل هدایت آتش) سلاح فوق را بهمنظور تقویت آتش در گردانهایر پیاده سازماندهی کرد. در این عملیات اولین ابتکار لشکر ۲۱ حمزه برای تأمین آتش توپخانه، تشکیل گردانهایر مختلط توپخانه در توپخانه لشکری بود که با توجه به محدودیت واگذاری انواع گلوله و هم چنین محدودیت لوله، فرمانده لشکر بهمنظور تأمین آتش یگانهای تک ور دستور داد تا گردانهایر مختلط با آتشبارهای ۱۰۵ میلیمتری، ۱۵۵ میلیمتری و ۲۰۳ میلیمتری تشکیل شود که با تشکیل این گردانها، لشکر توانست آتش موردنیاز یگانهای تکور را در عملیات تأمین نماید(همان)، نیز بهمنظور استفاده صحیح از آتش بهویژه سلاحهای با تیر منحنی(توپخانه –خمپارهانداز و راکت انداز ۱۰۷ میلیمتری) اجرای آموزش دیدهبانی و هدایت آتش از اهمیت ویژهای برخوردار بود به همین علت بهمنظور آموزش صحیح دیدهبانها و محاسبین مرکز هدایت آتش، کلاسهای فوق در سطح توپخانه لشکری برای گردانهایر پیاده تشکیل گردید(همو، ص ۴۵). در مورد عملکرد توپخانه لشکر ۲۱ حمزه در عملیات فتحالمبین امیر سرتیپ منصور معظم از استادان دانشکده توپخانه صحرایی و افسر عملیات توپخانه لشکر ۲۱ پیاده در عملیات فتحالمبین در خاطراتش مینویسد «در عملیات فتحالمبین عموماً دیدگاههای ما در مناطق سرکوب و مسلط انتخاب و با یکدیگر تقاطع میدان دید داشتند و هیچ نقطهای از منطقه عملیات و یگانهای دشمن و حرکات آنان از دید تیزبین دیدبانهای ما مخفی نبود. افزون بر آن بعضی از دیدگاهها آنچنان به دشمن نزدیک بودند که در برد خمپارهانداز ۶۰ میلیمتری دشمن قرار داشتند بنابراین هیچ حرکت دشمن ازنظر توپخانه ما پنهان نبود. نتیجه اینکه این تدبیر ما را قادر ساخت تا قبل از آغاز عملیات و در فرصتهای مناسب اطلاعات دقیق از توپخانه دشمن را جمعآوری و تجزیهوتحلیل کرده، در طرحریزیهای آتش منظور و در زمان اجرای عملیات اجازه ندهیم تا توپخانه دشمن برای یگانهای تک ور ما مزاحمت ایجاد کند»، همچنین سرلشکر وفیق سامرائی، رئیس اطلاعات نظامی ارتش رژیم بعث عراق در کتاب خود در مورد نقش توپخانه ایران در عملیات فتحالمبین مینویسد «نیروهای ایرانی بهکارگیری توپخانه را بهطور ماهرانه و در سطحی وسیع آغاز کردند. افسران پایور، هدایت و تصحیح آتش را بهخوبی انجام میدادند. از اینرو نیروهای ما در مواضع آشکار به شدت کوبیده میشدند قبل از عملیات فتحالمبین، واحدهای مقدم لشکر ۱۰ زرهی در منطقه نادری که لشکر ۲۱ ایران و واحدهای سپاه پاسداران از آن حمایت میکردند، بهطور مداوم درگیر بودند و گلولهباران توپخانههای ایران بهحداعلای خود رسیده بود. چند روز قبل از عملیات فتحالمبین به آنها(نیروهای عراقی) ابلاغ کردیم که نیروهای ایرانی عملیات خود را در ۲۱ مارس ۱۹۸۲، یعنی ساعت ۱ بعد از نیمهشب که مصادف با اولین ساعت آغاز سال جدید ایران بود، شروع خواهند کرد و دقیقاً در وقت تعیینشده نیروهای ایرانی بزرگترین عملیات زمینی خود را تا آن تاریخ با گلولهباران وسیع توپخانههای ما آغاز کردند»(نجفی راشد، همو، صص ۲۸۷-288). با انجام عملیات فتحالمبین، ۲۴۰۰ کیلومتر از خاک ایران در شمال خوزستان آزاد و دستیابی به چاههای نفت «ابوغریب» حاصل شد. طی یک هفته نبرد، ۱۸ فروند هواپیما، سه فروند بالگرد، ۳۶۱ دستگاه تانک و نفربر، صدها دستگاه خودروی نظامی و شمار چشمگیری از سلاحهای انفرادی و نیمه سنگین دشمن از بین رفت و بیش از ۴۰۰۰۰ تن از نیروهای عراقی کشته و زخمی شده و یا به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند، همچنین ۱۵۰ دستگاه تانک، ۱۷۰ دستگاه نفربر، ۱۶۵ قبضه توپ، شماری سلاح سبک و نیمه سنگین، یک رسد(سایت) کامل موشک سام به همراه ۳ فروند موشک و انبوهی مهمات دیگر به غنیمت نیروهای خودی افتاد(حبیبی، ص ۵۷).
عملیات بیتالمقدس(کربلای ۳)؛ عملیات بیتالمقدس توسط قرارگاه مرکزی کربلا، مرکز عملیات مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، با شرکت یگانهای عمده نیروی زمینی ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروهای بسیج مردمی، جهاد سازندگی و نیز پشتیبانی نیروی هوایی و دریایی ارتش، از ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ در منطقهای به وسعت بیش از ۵۰۰۰ کیلومترمربع در منطقه عمومی غرب رودخانه کارون آغاز گردید(جعفری، همو، ص ۷۶). محدوده جغرافیایی منطقه عملیاتی بیتالمقدس شامل حد شمالی از جنوب اهواز در غرب رودخانه کارون(دب حردان) تا کناره جنوبی رودخانههای کرخه کور و نیسان تا کناره شرقی هور الهویزه، حد شرقی از منطقه آبگرفتگی حوالی آب تیمور و کناره شرقی رودخانه کارون تا خرمشهر، حد غربی: از ساحل شرقی هورالعظیم و خط مرزی تا شلمچه و حد جنوبی از کناره شمالی اروندرود، از خرمشهر تا شلمچه(نهر خین) است. ویژگیهای زمین منطقه عملیات ازلحاظ ملاحظات نظامی، زمین در منطقه عملیات کربلا ۳ بسیار صاف و بدون برجستگی بوده و حرکت یگانهای تک ور پیاده و زرهی را تسهیل میکرد، ولی وجود رودخانههای کرخه کور، نیسان، کارون، کانالهای آب، آبگرفتگیها، کانال مصنوعی پرورش ماهی، به طول تقریبی ۲۸.۵ کیلومتر و عرض ۱ کیلومتر در شمال تنومه(آبگیری این کانال توسط نهر کتیبان از رودخانه شط العرب صورت میگرفت)، موانع مصنوعی ایجادشده توسط دشمن، مانند میادین مین، خاکبرداریها و خاکریزیها پیشروی نیروهای خودی را کند میکرد. میزان دید و تیر در منطقه عالی بود و تنها وجود جنگلهای کوچک در اطراف ایستگاههای راهآهن و خرابههای روستاها کمی از دید میکاست و درنتیجه، اختفاء و پوشش در حداقل خود بود و میتوانست تلفات و ضایعات بیشتر برای نیروی تک ور را به دنبال داشته باشد(نجفی راشد، همو، ص ۳۰۷-308). نیروهای دشمن شامل لشکرهای ۶ زرهی و ۵ مکانیزه، تعدادی تیپ پیاده، لشکر ۱۱ پیاده عراق تقویتشده با یگانهای پیاده و زرهی و یگانهای زرهی و مکانیزه متجاوز از لشکر ۳ زرهی بهصورت مجزا در مناطق یادشده بودند و در منطقه عملیاتی بیتالمقدس گسترشیافته بودند(بختیاری، ص ۲۴-25). در این عملیات لشکر ۲۱ حمزه در قرارگاه اصلی نصر(متشکل از لشکر ۲۱ حمزه و تیپ ۲۳ نوهد از نیروی زمینی ارتش و تیپ ۲۷ پیاده محمد رسولالله(ص)، تیپ ۲۲ پیاده خرمشهر، تیپ ۴۶ پیاده فجر و تیپ ۷ ولیعصر از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) بهصورت ادغامی سازماندهی شدند. مأموریت قرارگاه نصر در عملیات بیتالمقدس و در مرحله اول تک(حمله)، عبور از رودخانه کارون و پاکسازی شرق جاده اهواز-خرمشهر و انهدام دشمن و رسیدن به جاده خرمشهر- اهواز و تأمین آن بود(همان، ص ۹۵).
در عملیات بیتالمقدس سازمان برای رزم توپخانه لشکر ۲۱ حمزه برابر طرح عملیاتی کربلای ۳ به شرح زیر بود:
الف - توپخانه صحرایی: گردان ۳۲۷ مختلط توپخانه شامل: یک آتشبار ۱۰۵ میلیمتری و یک آتشبار ۱۵۵ میلیمتری؛ کمک مستقیم(پاسخگویی مستقیم به درخواست آتش یگانهای درگیر رزم نزدیک) قرارگاه نصر ۱؛ گردان ۳۱۳ مختلط توپخانه شامل: یک آتشبار ۱۰۵ میلیمتری و دو آتشبار ۱۵۵ میلیمتری کمک مستقیم قرارگاه نصر ۲؛ گردان ۳۶۴ مختلط توپخانه شامل: یک آتشبار ۱۰۵ میلیمتری و یک آتشبار ۱۵۵ میلیمتری کمک مستقیم قرارگاه نصر ۳؛ گردان ۳۵۰ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری خودکششی(-) شامل: دو آتشبار ۱۵۵ میلیمتری خودکششی عمل کلی تقویت(پشتیبانی آتش برای کلیه یگانها در سراسر منطقه عمل نیرو) گردان ۳۱۳ توپخانه و سپس کمک مستقیم نصر ۴ به هنگام وارد عمل شدن؛ گردان ۳۹۷ توپخانه ۲۰۳ میلیمتری کششی عمل کلی تقویت گردانهایر ۳۱۳ توپخانه و ۳۶۴ توپخانه؛ گردان ۳۴۷ توپخانه ۱۳۰ میلیمتری کششی عمل کلی تقویت گردانهایر ۳۱۳ و ۳۲۷ و ۳۶۴ توپخانه(نجفی راشد، همو، ص ۳۵۸-357).
ب- توپخانه پدافندهوایی: گردان ۳۵۳(-) و گردان ۳۹۵(-) توپخانه پدافندهوایی ۲۳ میلیمتری به ترتیب تقدم حفاظت هوایی در مرحله یکم با تأسیسات عبور از رودخانه و یگانهای توپخانه و قرارگاهها و سپس در مرحله دوم با یگانهای در خط و توپخانه و قرارگاه خواهد بود(همو).
در این عملیات، قرارگاه کربلا(قرارگاه مشترک ارتش و سپاه) بهمنظور جابجایی توپها از رودخانه کارون و انتقال آن به غرب رودخانه کارون از ۱۰ دستگاه طراده های موجود در نزاجا، تعداد ۴ دستگاه را به قرارگاه نصر اختصاص داد بهطوریکه هر طراده میتوانست در هر ساعت تقریباً ۸ دستگاه تانک و توپ خودکششی را بین دو ساحل رودخانه کارون جابهجا کند. اقدامات توپخانه لشکر ۲۱ حمزه در این عملیات عبارت بود از:
طرحریزی و پیشبینی آتش تهیه به مدت ۲۰ دقیقه که بعد از کشف تک بنا به دستور در مناطق مورد درخواست اجرا شد. در اغلب موارد یگانهای توپخانه با نواخت تیر بسیار بالا از یگانهای مانوری پشتیبانی کردند.در این عملیات اکثر یگانهای توپخانه از پراکندگی اولیه خارج شدند و تقریباً در یک سازماندهی کلاسیک و همراه یا نزدیک یگانهای مادر خود قرار گرفتند و انجاموظیفه کردند. ضمناً فرماندهان یگانهای تک ور با آگاهی بیشتر از مأموریتها مقدورات و محدودیتهای توپخانه، استفاده بیشتری از قدرت آتش در اختیار خود به عمل آوردند.تغییر مواضع سریع در این عملیات در اوج خود بوده و این اقدام در جهت جلوگیری از وارد شدن تلفات و ضایعات بیشتر و همراهی با یگانهای تک ور برای استفاده حداکثری و بهینه در طول ۲۵ روز بوده است. به دلیل کمبود مهمات بهویژه مهمات توپهای ۱۵۵ میلیمتری، در بیشتر یگانهای آتش در مأموریتهای کمک مستقیم و تقویت بهصورت ترکیبی از کالیبر(۱۰۵) و(۱۵۵) میلیمتری به استفاده شد. بهویژه در قرارگاه نصر تا از این طریق مشکل کمبود مهمات برطرف شود. در این عملیات کارایی و آمادگی رزمی یگانهای توپخانه از جمله توپخانه لشکر ۲۱ حمزه بسیار عالی و مؤثر برآورد شد(نجفی راشد، همو، صص ۳۷۸ - 379).
در این عملیات ۵۴۰۰ کیلومترمربع از خاک مقدس میهن اسلامی ایران و شهر خرمشهر پس از ۱۹ ماه اشغال، آزاد گردید، خطوط مرزی از شلمچه تا شمال طلائیه تأمین شد، پادگان حمید در محور اهواز و خرمشهر نیز به تصرف نیروهای خودی درآمد و شهر هویزه آزاد شد و ۲ لشکر عراق کاملاً منهدم و ۶ لشکر نیز از ۲۰٪ تا ۶۰% متحمل آسیب جدی شدند، بیش از ۱۶۰۰۰ نفر از نیروهای عراقی کشته و زخمی و بیش از ۱۹۰۰۰ نفر به اسارت درآمدند و ۵۵۰ دستگاه تانک و نفربر، ۵۰ دستگاه خودرو، دهها عراده توپ و مقادیر زیادی از انواع جنگافزار و مهمات به همراه سرنگونی ۵۳ هواپیما و بالگرد، از ضایعات لجستیکی نیروهای عراقی بود(جعفری، همو، ص ۷۷).
عملیات رمضان(کربلای ۴)، عملیات رمضان از ۲۲ تیر ۱۳۶۱ با رمز یا صاحبالزمان(عج) ادرکنی در منطقه زید به اجرا درآمد. منطقهای که عملیات رمضان در آن اجرا شد، منطقهای بود کاملاً صاف و عاری از هرگونه پستیوبلندی طبیعی که از سمت شرق به جاده اصلی اهواز – خرمشهر، از سمت غرب به رودخانه شط-العرب(در خاک عراق)، از سمت شمال به حاشیه جنوبی باتلاق هورالعظیم و از سمت جنوب به اروندرود(امتداد غربی شرقی شط العرب) محدود میگردید و مهمترین نقطه استراتژیکی و حیاتیترین نقطه در این قسمت از منطقه نبرد برای عراق شهر بصره است که بهعنوان هدف نهایی این مرحله از عملیات در جنگ تحمیلی برای نیروهای ایران بود. نیروهای عراقی در منطقه عملیاتی رمضان شامل سپاه ۳ ارتش عراق با لشکرهای ۵ مکانیزه، ۳ و ۶ زرهی، ۱۱ و ۱۵ پیاده و تعدادی تیپ مستقل، که در منطقهی شرق بصره گسترش پدافندی داشتند(حسینی، صص ۴۶-52). در عملیات رمضان، قرارگاه نصر متشکل از لشکر ۲۱ حمزه و لشکر ۵ سپاه پاسداران، سازماندهی شد(همان، صص ۹۲-94). توپخانه لشکر ۲۱ حمزه برابر طرح عملیاتی کربلای ۴(عملیات رمضان) به شرح زیر سازمان برای رزم داده شد:
الف - توپخانه صحرایی: گردان ۳۲۷(-) مختلط توپخانه شامل(یک آتشبار ۱۰۵ میلیمتری و یک آتشبار ۱۵۵ میلیمتری)، کمک مستقیم قرارگاه نصر ۱؛ گردان ۳۱۳(-) مختلط توپخانه شامل(یک آتشبار ۱۰۵ میلیمتری و یک آتشبار ۱۵۵ میلیمتری) کمک مستقیم قرارگاه نصر ۲؛ گردان ۳۶۴ مختلط(-) توپخانه شامل(یک آتشبار ۱۰۵ میلیمتری و یک آتشبار ۱۵۵ میلیمتری) کمک مستقیم قرارگاه نصر ۳؛ گردان ۳۵۰ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری خودکششی(-) عمل کلی تقویت گردان ۳۶۴ توپخانه و سپس کمک مستقیم نصر ۴ به هنگام وارد عمل شدن؛ گردان ۳۹۷ توپخانه ۲۰۳ میلیمتری کششی تقویت آتش(افزایش آتش اضافی برای یگان توپخانه با مأموریت کمک مستقیم) گردانهایر ۳۱۳، ۳۶۴ و ۳۲۷ توپخانه؛
6- گردان ۳۴۷ توپخانه ۱۳۰ میلیمتری کششی عمل کلی(اعمالنفوذ سریع و مستقیم فرمانده لشکر) قرارگاه نصر
ب- توپخانه پدافندهوایی: گردانهایر ۳۵۳(-) و ۳۹۵(-) توپخانه پدافندهوایی ۲۳ میلیمتری به ترتیب تقدم حفاظت هوایی در مرحله یکم با تأسیسات عبور از رودخانه و یگانهای توپخانه و قرارگاهها و سپس در مرحله دوم با یگانهای در خط و توپخانه و قرارگاه خواهد بود(اسدی، ص ۲۰۷).
تدبیر عملیاتی فرماندهی قرارگاه نصر برای اجرای مأموریت کربلای ۴ رمضان این بود که عناصر این قرارگاه ابتدا در خط تماس موجود، پدافند کرده و قسمتی از نیروهای عراقی را درگیر سازند و بنا به دستور در منطقه بین پاسگاه زید عراق در شمال و اروندرود در جنوب حمله کنند و نیروهای ارتش عراق را در شرق شط العرب منهدم و کرانه شرقی آن را تصرف و تأمین نمایند. مرحله آفند در دو مرحله جزء اجرا گردد. ابتدا یگانهای نصر ۱ و ۳ حمله کنند و نصر ۲ و ۴، نصر ۱ را دنبال نمایند و بعد از تصرف و تأمین کرانه شرقی شط-العرب در حوالی تنومه، عملیات پاکسازی کرانه شرقی شطالعرب و الحاق با عناصر قرارگاه فتح به مرحله اجرا درآید(حسینی، همو، صص ۹۴-95). یگانهای توپخانه لشکر ۲۱ در عملیات رمضان پشتیبانی آتش توپخانه قرارگاه نصر شامل قرارگاه ۱، ۲، ۳ و ۴ را به عهده داشتند(نجفی و همکاران، همو، ص ۳۰۷). تلفات و خسارات وارده به ارتش عراق در عملیات رمضان عبارت بود از: ۵۰ تانک و نفربر به غنیمت نیروهای اسلام درآمد و ۸۷۱۵ تن از نیروهای عراقی کشته، زخمی و اسیر شدند(حبیبی، همو، ص ۶۶).
عملیات محرم؛ عملیات محرم با طراحی و فرماندهی مشترک سپاه و ارتش در منطقه موسیان - شرهانی واقع در استان ایلام و زبیدات عراق در غرب رودخانه دویرج و باهدف آزادسازی ارتفاعات جبال حمرین و تأسیسات نفتی ابو غراب و شهر زبیدات عراق در ساعت ۲۲.۰۸ روز ۱۰ آبان ۱۳۶۱ با رمز «یا زینب(س)» در سه مرحله و از چهار محور به اجرا گذاشته شد(جعفری، همو، ص ۸۴). تیپ ١ از لشکر ٢١ حمزه با یگانهای سازمانی خود برای شرکت در عملیات محرم، برابر امریه نزاجا از ۱۳ مهر ۱۳۶۱ به قرارگاه قائم هدایتکننده این عملیات اختصاص داده شد(پورداراب، ج ۱، ص ۶۰). تیپ ۱ لشکر ۲۱ حمزه با سه گردان پیاده و گردان ۳۲۷ مختلط و یک آتشبار ۱۳۰ میلیمتری از گردان ۳۴۷ توپخانه از توپخانه لشکر ۲۱ حمزه، برابر سازمان رزمی عملیات در قرارگاه فرعی قائم ۳ با تیپ ۱۷ علیابن ابیطالب(ع) با ۸ گردان پیاده از سپاه پاسداران بهصورت ادغامی سازماندهی شدند(همان، ص ۶۷). قرارگاه قائم ۳ برابر طرح عملیاتی محرم، پس از عبور از خط پدافندی و عبور از رودخانه دویرج به یگانهای ارتش عراق مستقر در ارتفاعات مرزی حمرین تک(حمله) میکند. این قرارگاه که تلاش اصلی عملیات محسوب میشد و در سه محور شامل محور یکم محور نهر عنبر بهطرف غرب باهدف تصرف ارتفاعات حمرین در شمال و پاسگاه شرهانی عراق، محور دوم از طرف آبادی رکاس و پس از عبور از رودخانه دویرج و ادامه پیشروی برای تصرف ارتفاعات مهم منطقه حمرین و محور سوم از منطقه چم سری با عبور از رودخانه دویرج و پیشروی بهطرف ارتفاعات حمرین و همچنین تأمین مرز و ارتفاعات محدوده آن تا شهرک شرهانی و زبیدات عراق و تأمین غرب مرز مشترک، عمل میکرد(همو، ص ۷۲). در این عملیات، گردان ۳۲۷ مختلط توپخانه لشکر ۲۱ حمزه شامل(سه آتشبار،۱۰۵ میلیمتری کششی، ۱۵۵ میلیمتری کششی و ۲۰۳ میلیمتری کششی) برابر طرح عملیاتی محرم عمل کلی تقویت گردان ۳۸۲ توپخانه لشکر ۱۶ زرهی؛ بنا به دستور کمک مستقیم تیپ ۱ لشکر ۲۱ پیاده حمزه هنگام درگیری و آتشبار یکم ۱۳۰ میلیمتری گردان ۳۴۷ توپخانه، عمل کلی بنا به دستور تقویت آتش گردان ۳۲۷ توپخانه هنگام درگیری، سازمان برای رزم داده شد(نجفی راشد، همو، صص ۴۳۱-432). یگانهای توپخانه لشکری در این عملیات بهمنظور پشتیبانی آتش از یگانهای تک ور تیپ ۱ لشکر ۲۱ حمزه تعداد ۸۳۹ گلوله ۱۰۵ میلیمتری، ۱۰۵ گلوله ۱۵۵ میلیمتری، ۷۷ گلوله ۲۰۳ میلیمتری و ۹۵ گلوله ۱۳۰ میلیمتری مصرف کردند(اسدی، ص ۲۳۰). نتایج و دستاوردهای عملیات محرم شامل: آزادسازی کامل ارتفاعات حمرین، آزادسازی کامل منطقۀ بیات و تأسیسات نفتی موجود در این منطقه، تصرف پاسگاههای شرهانی و زبیدات عراق و تأسیسات نفتی عراقی(شرهانی و چاههای نفتی آن)، به اسارت درآوردن ۳۴۰۰ نفر، کشته و زخمی شدن حدود ۶۱۰۰ نفر از نیروهای عراقی و انهدام ۳۰۷ دستگاه تانک و نفربر و ۳۲۰ دستگاه خودرو و به غنیمت درآوردن ۱۴۹ دستگاه تانک و نفربر و ۲۷۵ دستگاه خودرو از انواع مختلف و ۲۶ قبضه تفنگ ۱۰۶ میلیمتری و تعداد زیادی سلاح سبک و متوسط، سرنگون کردن ۹ فروند از هواپیماهای جنگی عراق، استقرار کامل نیروهای ایرانی در اطراف شهرک طیب عراق، تسلط و تحت پوشش آتش قرار دادن آبادیهای طیب، شرهانی، فکه و علی-غربی، ایجاد تلفات و ضایعات سنگین و جبرانناپذیر به تیپهای ۲۴ مکانیزه، ۶۰ زرهی و گردان ۹ تیپ ۴۲ زرهی و همچنین بقایای تیپ ۵۰۵ پیاده و تیپ ۶۰۶ پیاده و گردان تانک التحریر و همچنین طی عملیات محرم حدود ۱۰۰۰ کیلومترمربع از مناطق تحت اشغال عراق، ازجمله تأسیسات نفتی بیات آزاد و جادۀ عینخوش به دهلران از دید و تیر نیروهای عراقی خارج شد. در این عملیات، ارتفاعات حمرین و بیش از ۳۰۰ کیلومترمربع از اراضی منطقۀ حمرین و نوار مرزی عراق به تصرف رزمندگان اسلام درآمد(نجفی راشد، همو، ص ۴۶۰).
عملیات والفجر مقدماتی؛ این عملیات از ۱۷ بهمن ۱۳۶۱ با رمز یا الله، یا الله، یا الله به مدت ۴ روز در شمال چزابه و جنوب فکه به اجرا درآمد(جعفری، همو، ص ۸۶). گردان ۳۵۰ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری خودکششی از توپخانه لشکر ۲۱ حمزه در این عملیات برابر طرح عملیاتی حمزه سیدالشهداء(ع) لشکر ۲۱ حمزه با شماره اعلام وصول ک-د-36 در ۲۴ دی ۱۳۶۰ با تیپ ۴ زرهی لشکر ۲۱ حمزه در قرارگاه فجر ۷ سازماندهی شد و برابر سازمان برای رزم توپخانه در پیوست آتش طرح عملیاتی، پشتیبانی آتش توپخانه با مأموریت کمک مستقیم تیپ ۴ زرهی(قرارگاه فجر ۷) را به عهده داشت(مستخرجه از اسناد و مدارک پژوهشکده دفاع مقدس نزاجا).
عملیات والفجر ۱؛ این عملیات در منطقه عمومی شمال فکه و در جبهه جبل فوقی باهدف تصرف ارتفاعات جبال حمرین، دشت سمیده، جبل فوقی و رسیدن به پل نخریله بود که در ۲۱ فروردین تا ۲۵ فروردین ۱۳۶۲ به مدت ۷ روز با رمز «یا الله، یا الله، یا الله» در دو محور شمالی و جنوبی بهوسیله قرارگاه نجف و کربلا به اجرا درآمد(همو، ص ۸۸). منطقه عمومی عملیات والفجر ۱ از شرق به رودخانه دویرج در سرزمین ایران، از غرب به رودخانه طیب در سرزمین عراق، از شمال به دامنه جنوبی ارتفاعات حمرین و از جنوب به امتداد شرقی - غربی رودخانه دویرج که از فکه وارد خاک عراق میشد، محدود میگردید و عرض متوسط آن حدود ۱۰ کیلومتر و طول آن از زبیدات تا فکه حدود ۴۰ کیلومتر و وسعت کلی منطقه عملیات موردنظر قریب ۴۰۰ کیلومتر بود. عوارض حساسی که بهعنوان هدف برای عملیات والفجر ۱ انتخابشده بود. دامنه غربی ارتفاعات حمرین و جبل فوقی در عمق ۱۰ کیلومتری خاک عراق بود؛ که در صورت تصرف این ارتفاعات دشت شرقی رودخانه طیب عراق در میدان دید و تیر کامل نیروهای ایران قرار میگرفت و جاده اصلی طیب به فکه عراق تحت کنترل نیروهای ایران درمیآمد و امکانات بیشتری برای نیروهای ایران جهت پیشروی به سمت غرب و جنوب در عمق داخل خاک عراق فراهم میگردید؛ اما ارتفاعات حمرین گرچه ازنظر بلندی چندان مرتفع نیستند، ولی ازنظر بریدگیها و شیارها نسبتاً صعبالعبور هستند، بهویژه اینکه هرقدر بهطرف غرب و به داخل خاک عراق پیشروی میکنند تپههای سخت ماسهای تبدیل به تپههای نرم رملی میگردند که حرکت در تپههای رملی برای خودروها و حتی پیادهنظام بسیار سخت است؛ بنابراین محورهای پیشروی که برای نیروهای حملهور ایران برای وصول به هدفهای تعیینشده وجود داشت محورهای نسبتاً سختی بود و بهطورکلی امتیازات زمین منطقه عملیات به نفع نیروهای عراق بود که در شرایط پدافندی در مواضع مستحکمی متکی به موانع مستحکم در آن منطقه گسترش داشتند. واحد اصلی ارتش عراق مستقر در این منطقه لشکر ۱۰ زرهی و لشکر ۱ مکانیزه عراق بود(حسینی، همو، ص ۲۲-23). سازمان برای رزم توپخانه لشکر ۲۱ حمزه در این عملیات برابر طرح عملیاتی شماره ۲ با شماره اعلام وصول م-ح- 24 در فروردین ۱۳۶۲ به شرح زیر طرحریزی شد:
الف - توپخانه صحرایی:
1 - گردان ۳۲۷ مختلط توپخانه شامل: یک آتشبار ۱۰۵ میلیمتری و دو آتشبار ۱۵۵ میلیمتری و یک آتشبار ۱۲۲ میلیمتری لشکر ثارالله سپاه پاسداران کمک مستقیم قرارگاه کربلای ۱
2- گردان ۳۱۳ مختلط توپخانه شامل: یک آتشبار ۱۰۵ میلیمتری و یک آتشبار ۱۵۵ میلیمتری و یک آتشبار ۱۲۲ میلیمتری لشکر ولیعصر سپاه پاسداران کمک مستقیم قرارگاه کربلای ۲
3- گردان ۳۶۴ مختلط توپخانه شامل: یک آتشبار ۱۰۵ میلیمتری و یک آتشبار ۱۵۵ میلیمتری و یک آتشبار ۱۵۲ میلیمتری از لشکر فجر سپاه پاسداران کمک مستقیم قرارگاه کربلا ۳
4- گردان ۳۵۰ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری خودکششی(-) شامل: دو آتشبار ۱۵۵ میلیمتری خودکششی عمل کلی تقویت گردان ۳۶۴ توپخانه و با یک آتشبار ۱۲۲ میلیمتری لشکر نجف اشرف سپس کمک مستقیم کربلای ۵ به هنگام وارد عمل شدن
5- گردان ۳۹۷ توپخانه ۲۰۳ میلیمتری کششی عمل کلی تقویت گردانهایر ۳۱۳ توپخانه، ۳۶۴ توپخانه، ۳۲۷ توپخانه. گردان ۳۲۳ توپخانه گروه ۵۵ توپخانه
6- گردان ۳۴۷ توپخانه ۱۳۰ میلیمتری کششی عمل کلی قرارگاه کربلا
ب- توپخانه پدافندهوایی:
گردان ۳۵۳ و گردان ۳۹۵ توپخانه پدافندهوایی ۲۳ میلیمتری و آتشبار اورلیکن نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به ترتیب تقدم یگانهای در خط، گردانهایر توپخانه، قرارگاهها و نقاط آمادی را به عهده خواهند داشت(مستخرجه از اسناد و مدارک پژوهشکده دفاع مقدس نزاجا).
این نبرد در ساعت ۲۳ روز ۲۱ فروردین با اعلام رمز یاالله یا الله یا الله وانصرنا علی القوم الکافرین آغاز شد. یگانهای قرارگاه کربلا در شمال و قرارگاه نجف در جنوب حمله را بهطرف غرب و بهسوی مواضع دشمن آغاز کردند(حسینی،۱۳۸۹، ص ۴۵). یگانهای توپخانه لشکر در ادامه عملیات پشتیبانی آتش توپخانه، قرارگاههای فرعی کربلای را در مقابله با پاتکهای سنگین دشمن را به عهده داشت(حسینی، ۱۳۸۹، ص ۴۹ و مستخرجه از اسناد و مدارک پژوهشکده دفاع مقدس نزاجا).
عملیات والفجر ۳؛ عملیات والفجر ۳ از ساعت ۲۳.۰۰ روز ۷ مرداد ۱۳۶۲ با رمز یا الله، یا الله، یا الله آغاز گردید و مدت ۱۷ روز به طول انجامید. نیروهای خودی در این عملیات از سه محور به دشمن یورش برده و هدفهای موردنظر را تصرف کردند(جعفری، ص ۹۰). عملیات والفجر ۳ در دو منطقه مجاور هم اجرا گردید که عملیات منطقه شمالی را قرارگاه فتح ۱ شامل عناصر از تیپ ۸۴ خرمآباد، لشکر نصر و تیپ امام رضا - در ارتفاعات زالوآب-نمکلان و عملیات منطقه جنوبی را فتح ۲ شامل تیپ ۴ زرهی لشکر ۲۱ حمزه و لشکر ثارا... در منطقه دشت مهران و ارتفاعات قلعه آویزان هدایت میکردند. گردان ۳۵۰ توپخانه از توپخانه لشکر ۲۱ حمزه برابر طرح عملیاتی یاسر قرارگاه فتح ۲ در سازمان رزمی تیپ ۴ زرهی سازماندهی شده و پشتیبانی آتش توپخانه با مأموریت کمک مستقیم تیپ را به عهده داشت(مستخرجه از اسناد و مدارک پژوهشکده دفاع مقدس نزاجا). در این عملیات یگانهایی بااستعداد دسته و آتشبار از گروه ۱۱ توپخانه مراغه، گروه ۴۴ توپخانه، تیپ ۸۴ پیاده و یک آتشبار ۱۲۲ میلیمتری از سپاه که قبلاً در منطقه مستقر بودند بهمنظور تقویت آتشگردان ۳۵۰ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری توپخانه لشکر ۲۱ حمزه وارد منطقه عملیات شده و در مواضع مربوطه مستقر شدند و گردان ۳۵۰ توپخانه لشکر ۲۱ حمزه علاوه بر هدایت آتش سه آتشبار سازمانی خود، هدایت آتش ۵ آتشبار مأمور و یک دسته کاتیوشا را نیز به عهده داشت(همان).
عملیات خیبر؛ عملیات خیبر از ساعت ۲۱.۳۰ روز ۳ اسفند ۱۳۶۲ آغاز شد و تا ۲۲ اسفند به مدت ۲۰ روز با رمز یا رسولالله(ص) در منطقه شمال بصره آغاز شد. این عملیات با مشارکت نیروهای سپاه و ارتش تحت کنترل قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا(ص) با دو قرارگاه مستقل به اجرا گذاشته شد، این دو قرارگاه شامل قرارگاه نجف تحت کنترل سپاه پاسداران در منطقه هورالعظیم، جزایر مجنون و طلائیه و قرارگاه کربلا تحت کنترل ارتش در منطقه حسینیه- زید بودند(حبیبی، ص ۹۳-96). منطقه عملیات خیبر یک منطقه بسیار وسیع به طول قریب به ۷۰ کیلومتر و به عرض متوسط حدود ۲۵ کیلومتر بود. این منطقه از سمت شرق به حوالی خط مرز بین پاسگاه طلاییه در شمال و شلمچه در جنوب، از سمت غرب به رودخانه دجله و شط العرب(در خاک عراق) از شمال به خط عمومی پاسگاه طلاییه شمال جزایر مجنون و از سمت جنوب به منطقه عمومی شلمچه بصره محدود میگردید و سپاه ۳ ارتش عراق با زیر امر داشتن لشکرهای ۸ و ۱۱ و ۱۹ پیاده و لشکر ۵ مکانیزه و ۹ تیپ مستقل پیاده و زرهی و کماندو مسئولیت پدافند منطقه شرق و شمال شرقی بصره را عهدهدار بود(حسینی، ۱۳۸۹، ص ۳۰۹- 321). در این عملیات لشکر ۲۱ حمزه برابر دستور عملیاتی شماره ۲ خیبر در ۲۶ بهمن ۱۳۶۲، در کربلای ۲ با لشکر ۱۴ امام حسین و تیپ ۷۲ زرهی از سپاه پاسداران سازماندهی شد. توپخانه لشکر ۲۱ حمزه با مأموریت پشتیبانی آتش توپخانه کربلا ۲(-) شامل گردان ۳۲۷ توپخانه ۱۰۵ میلیمتری، گردان ۳۶۴ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری(-)، گردان ۳۴۷ توپخانه ۱۳۰ میلیمتری، گردان ۳۹۷ توپخانه ۲۰۳ میلیمتری و گردان ۳۵۰ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری خودکششی در این عملیات مشارکت داشت(مستخرجه از اسناد و مدارک پژوهشکده دفاع مقدس نزاجا و لهراسبی، ص ۱۴۹). با شروع عملیات و در این مرحله تک(حمله) یگانهای لشکر ۲۱ حمزه(کربلای ۲) از ساعت ۱۸:۳۰ روز ۳ اسفند ۱۳۶۲ در حوالی پاسگاه زید عراق آغاز شد. نیروهای تک ور در همان ساعات اول عملیات در محور عملیاتی کربلا به موانع سد کننده سخت دشمن برخورد کردند. عملیات باز کردن معبر در میدانهای مین دشمن، سبب توقف اجباری و کند شدن آهنگ پیشروی نیروهای خودی گردید، بهنحویکه تا حدود ساعت ۲۴:۰۰ نیروهای خودی نتوانستند معابر عمدهای در موانع دشمن باز کنند و پیشروی آنها متوقف و یا کند گردید(حسینی، ۱۳۸۹، ص ۳۲۶ تا ۳۲۹). در این عملیات، جزایر نفتی مجنون شمالی و مجنون جنوبی به وسعت تقریبی ۲۰۰ کیلومترمربع آزاد شد، تلفات دشمن شامل ۱۳۰۰۰ کشته و زخمی و بیش از هزار نفر اسیر و انهدام ۳۱۷ دستگاه تانک و نفربر و خودرو از عراق و سقوط هفت فروند هواپیما و نه فروند بالگرد و ۴۰ دستگاه تانک و نفربر، ۲۰ دستگاه خودرو و دهها عراده توپ پدافندهوایی و تعدادی زاغه مهمات به همراه مقادیر فراوانی تجهیزات به غنیمت نیروهای ایرانی درآمد(جعفری، ص ۹۶).
عملیات بدر؛ عملیات بدر در منطقه هورالعظیم واقع در کشور عراق باهدف پیشروی بهطرف جاده العماره- بصره و تهدید بصره از سمت شمال از ساعت ۲۳.۰۰ روز ۱۹ اسفند تا ۲۶ اسفند ۱۳۶۳ با رمز مبارک «یا فاطمه الزهرا(س)» به اجرا گذاشته شد(جعفری، ص ۱۰۴). این عملیات با تشکیل سه قرارگاه اصلی نجف، کربلا و نوح با فرماندهی قرارگاه خاتمالانبیا(ص) آغاز گردید. در عملیات بدر، لشکر ۲۱ حمزه و لشکر ۲۷ محمد رسولالله از سپاه پاسداران در قرارگاه مشترک کربلا ۲ سازماندهی شدند(استخراج از مدارک و اسناد مرکز پژوهشهای دفاع مقدس نزاجا). در این عملیات توپخانه لشکری با گردانهایر ۳۲۷ توپخانه ۱۰۵ میلیمتری کششی در مرحله اول و گردان ۳۱۳ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری کششی(-)، گردان ۳۴۷ توپخانه ۱۳۰ میلیمتری کششی و یک آتشبار از گردان ۳۹۷ توپخانه ۲۰۳ میلیمتری کششی در مرحله دوم و سوم نبرد مشارکت داشتند(حسینی، ۱۳۸۹، ص ۴۶۳ و ۴۶۴).
عملیات ظفر ۱؛ عملیات ظفر ۱(ایذایی) در جزیره مینو از روز ۱۷ خرداد ۱۳۶۴ توسط تیپ ۴ زرهی لشکر ۲۱ حمزه با یورش به مواضع اشغالی دشمن در محدوده جزیره مینو آغاز گردید و ضمن انهدام بخشی از نیروهای دشمن، شماری از سنگرهای انفرادی و اجتماعی نیروهای عراقی را از میان برده و به مواضع پیشین خود بازگشتند(حبیبی، ص ۱۰۳). یگانهای تیپ ۴ زرهی که از آبادان تا خسروآباد خطوط پدافندی در خط مستقر بودند. از ساعت ۲۳۰۰ روز ۱۷ خرداد ۱۳۶۴ تا حوالی صبح، اقدام به اجرای عملیات تهاجمی که با پشتیبانی آتش گردان ۳۵۰ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری خودکششی از توپخانه لشکر ۲۱ حمزه با اجرای آتش توپخانه پرحجم و هماهنگ شده بر روی مواضع یگانهای ارتش عراق در آنسوی رودخانه اروندرود کرده و بخشی از مواضع و استحکامات آنها را منهدم کردند(لهراسبی، ص ۱۵۳ و ۱۵۲).
عملیات والفجر ۸؛ عملیات والفجر ۸ در ساعت ۲۲:۱۰-20 بهمن ۱۳۶۴ با رمز یا فاطمةالزهرا(س)، در منطقه خسروآباد تا راسالبیشه توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طراحی و آغاز گردید. این عملیات به مدت ۷۵ روز تا تثبیت کامل ادامه داشت(جعفری، ص ۱۱۸). برای پشتیبانی آتش این عملیات نزاجا طی امریه به شماره ۲۳/17/170/501 رق -22 /10/1364 به لشکر ۲۱ پیاده مبنی بر رهایی گردان ۳۲۷ و گردان ۳۱۳ توپخانه از توپخانه لشکری و اعزام آن به مناطق موردنظر تا ۲۷ دی ۱۳۶۴ و تحت کنترل عملیاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار گیرد، داد(مستخرجه از اسناد و مدارک پژوهشکده دفاع مقدس نزاجا). بهمنظور پشتیبانی آتش از عملیات والفجر ۸، گردان ۳۱۳ توپخانه با ۱۲ عراده هویتزر ۱۵۵ میلیمتری و گردان ۳۲۷ توپخانه با ۱۰ عراده هویتزر ۱۰۵ میلیمتری زیر امر سپاه پاسداران قرار گرفت و در توپخانه قرارگاه کربلا سپاه سازماندهی شدند. همچنین گردان ۳۹۷ توپخانه ۲۰۳ میلیمتری لشکر ۲۱ حمزه پس شرکت در عملیات تلاش پشتیبان نزاجا از عملیات والفجر ۸ در منطقه کوشک و شلمچه به فاو اعزام و تحت کنترل عملیاتی سپاه پاسداران قرار گرفت و در ادامه عملیات توپخانه لشکر ۲۱ حمزه، گردان ۳۶۴ توپخانه و گردان ۳۴۷ توپخانه ۱۳۰ میلیمتری را نیز در کنترل عملیاتی سپاه پاسداران قرار داد(اسدی، ص ۲۴۷-248 و مستخرجه از اسناد و مدارک پژوهشکده دفاع مقدس نزاجا). در این عملیات گردان ۳۹۷ تعداد ۱۴۴۵۷ گلوله ۲۰۳ میلیمتری و گردان ۳۶۴ توپخانه تعداد ۱۸۳۴۴ و گردان ۳۴۷ توپخانه تعداد ۷۴۳۹ گلوله ۱۳۰ میلیمتری مصرف کردند(مستخرجه از اسناد و مدارک پژوهشکده دفاع مقدس نزاجا). توپخانه لشکری در اجرای عملیات در کوشک و عملیات والفجر ۸ تعداد ۱۱ شهید و ۵۲ نفر مجروح داشته است(اسدی، ص ۲۷۱). فرماندهی نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی نامهای به شماره ۴۴۶/1/ی/ط -9/5/65 به نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران؛ ضمن تقدیر و تشکر از کلیه یگانهای توپخانه ارتش جمهوری اسلامی ایران در عملیات والفجر ۸ که با تلاش بیوقفه خود پشتیبانی مناسبی را جهت رزمندگان اسلام فراهم آوردند؛ یگانهای توپخانه نمونه جهت تقدیر و تشکر معرفی کرد که از یگانهای توپخانه لشکر ۲۱ حمزه، فرمانده گردان ۳۹۷ توپخانه به یک سال ارشدیت و بقیه عناصر گردان با نظر فرماندهی حداکثر به مدت یک سال ارشدیت تشویق گردیدند؛ همچنین فرماندهی گردان ۳۲۷ توپخانه به ۹ ماه ارشدیت و بقیه عناصر گردان با نظر فرماندهی حداکثر به مدت ۹ ماه ارشدیت تشویق گردیدند(مستخرجه از اسناد و مدارک پژوهشکده دفاع مقدس نزاجا).
عملیات کربلای ۱؛ عملیات کربلای ۱ از ۱۰ تیر ۱۳۶۵ ش به مدت ۱۰ روز با رمز یا ابوالفضل العباس(ع) در منطقه عملیاتی دشت مهران توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طراحی و بهمنظور بازپسگیری دوباره شهر مهران و ارتفاعات مرزی منطقه و سرکوب و منفعل کردن دشمن به اجرا درامد(حبیبی، ص ۱۳۶). در آزادسازی مهران بیشترین درگیری در قسمت جنوبی مهران و ارتفاعات قلاویزان بود که توسط سپاه پاسداران به اجرا درآمد. گردان ۳۵۰ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری خودکششی توپخانه لشکر ۲۱ حمزه با مأموریت کمک مستقیم تیپ ۴ زرهی لشکر ۲۱ حمزه همزمان با شروع عملیات کربلای ۱، در محور باغ کشاورزی در شمال مهران، تظاهر به تک(حمله) کرده و با اجرای آتش توپخانه پرحجم، دشمن را به خود مشغول کردند(مهران، گروه نویسندگان، ص ۳۴)؛ همچنین در ادامه عملیات، یگانهای تیپ ۴ زرهی با پشتیبانی آتش توپخانه لشکر ۲۱ حمزه در محور رضاآباد منطقه عمومی مهران وارد عمل شدند(لهراسبی، ص ۱۵۸). در این عملیات، منطقهای به وسعت ۱۷۵ کیلومترمربع از خاک ایران و نیز عراق شامل شهر مهران و روستاهای اطراف آن، جاده دهلران – مهران – دهلران، ارتفاعات حساس و سرکوب قلاویزان و حمرین و نیز دو پاسگاه مرزی آزاد شد. همچنین عقبههای دشمن ازجمله شهرهای بدره و زرباطیه در دید و تیر قوای خودی قرار گرفت. در این عملیات، ۱۲۱۰ نفر از نیروهای دشمن اسیر شدند(تاریخچه و نقش تیپ ۳۶ زرهی در دفاع مقدس: ۵۵).
عملیات کربلای ۵؛ عملیات کربلای ۵ از ساعت ۱ و ۳۰ دقیقه بامداد ۱۹ دی ۱۳۶۵ با رمز یا زهرا(س) آغاز شد. این عملیات تا پایان سال ۱۳۶۵ ادامه یافت و یکی از بزرگترین نبردهای دوران جنگ تحمیلی محسوب میشود. منطقه عمومی شلمچه به خاطر اهمیت سیاسی و نظامی آن همواره جایگاهی قابلتوجه در اندیشه طراحان جنگ داشته است. پس از فتح خرمشهر، تسلط بر شلمچه بهعنوان یکی از معابر وصولی شهر بصره، در زمره اهداف قوای نظامی ایران قرار گرفت و عملیات کربلای پنج بهترین موقعیت برای عملی ساختن این ایده بود(حبیبی، ص ۱۵۱). گردان ۳۵۰ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری خودکششی از توپخانه لشکر ۲۱ حمزه برابر امریه شماره ۴/4/3210/خ ۲ -16/11/1365 معاونت عملیات و اطلاعات نزاجا از ۱۸ بهمن ۱۳۶۵ بهمنظور پشتیبانی آتش توپخانه در تداوم عملیات کربلای ۵، تحت کنترل عملیاتی سپاه پاسداران و زیر امر گروه ۶۳ توپخانه خاتم سپاه قرار گرفت، همچنین برابر امریه ۲۵۶/19/3001/ت -2/12/65 قرارگاه عملیاتی جنوب، گردان ۳۶۴ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری وارد منطقه عملیاتی کربلای ۵ گردیده و در کنترل عملیاتی سپاه پاسداران قرار گرفت. برابر گزارش گروه ۳۳ توپخانه رابط توپخانه ارتش با سپاه در این عملیات طی شماره ۵۶/308/3001- 24/1/1366، مهمات مصرفی گردان ۳۵۰ توپخانه لشکر ۲۱ حمزه از ۱ فروردین ۱۳۶۶ تا ۲۰ فروردین ۱۳۶۶ شامل تعداد ۳۳۰۱ گلوله سوختار، ۷۴ گلوله فسفر و ۱۵ گلوله روشنکننده بوده است(مستخرجه از اسناد و مدارک پژوهشکده دفاع مقدس نزاجا).
عملیات کربلای ۶؛ عملیات کربلای ۶ از ۲۳ دی ۱۳۶۵ با رمز یا فاطمه زهرا(س) در منطقه عمومی نفت شهر ایران در جبهه میانی جنگ تحمیلی توسط نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران بهمنظور آزادسازی شهر نفت شهر و تأسیسات نفتی منطقه و تجزیه قوای دشمن برای اجرای عملیات کربلای ۵ در محور جنوبی، به اجرا درآمد(حبیبی، ص ۱۵۵). در این عملیات آتشبار یکم گردان ۳۵۰ توپخانه لشکر ۲۱ حمزه برابر طرح عملیاتی رعد لشکر ۲۱ حمزه به شماره اعلام وصول ب-ک-13، در گردان ۳۸۹ توپخانه ۲۰۳ میلیمتری کششی گروه ۴۴ توپخانه سازماندهی شد، همچنین گردان ۳۶۴ توپخانه لشکر ۲۱ حمزه در عملیات کربلای ۶ مشارکت داشت و پس از پایان عملیات کربلای ۶ با استعداد ۳ آتشبار تیر و آتشبار ارکان به منطقه عملیات کربلای ۵ اعزام شد(مستخرجه از اسناد و مدارک پژوهشکده دفاع مقدس نزاجا).
توپخانه لشکر ۲۱ حمزه پس از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران؛ یگانهای توپخانه لشکر ۲۱ حمزه پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل متحد و استقرار نیروهای ایران در مرز بینالمللی، پشتیبانی آتش توپخانه با مأموریت کمک مستقیم، تقویت، عمل کلی تقویت و عمل کلی از یگانهای عمده لشکر ۲۱ حمزه در مراقبت از مرزهای جنوبی از ۱۳۶۷ش در مناطق مرزی از چنگوله تا میمه و چاههای نفتی دهلران تا شهریور ۱۳۶۹ را به عهده داشت. همچنین گردان در پشتیبانی آتش توپخانه از یگانهای تیپ عملیاتی در اقدام به مقابله با عملیات نفوذی سازمان مجاهدین خلق(منافقین) که در چندین مرحله از درگیری با منافقین منجر به هلاکت و به اسارت گرفتن تعدادی از آنها شد، مشارکت فعالانهای داشت. نزاجا در بهمن ۱۳۶۹ طرح رجعت به پادگانهای سرزمینی را به یگانهای عمده لشکر ۲۱ حمزه ازجمله توپخانه لشکر ابلاغ کرد، اما یگانهایی از توپخانه لشکر پس از رجعت مجدا بهمنظور مراقبت مرزی به مناطق عملیاتی اعزام گردیدند که شامل گردان ۳۲۷ توپخانه تا ۱۵ دی ۱۳۷۲ در مناطق عین خوش-دهلران-منطقه مالک، گردان ۳۹۷ توپخانه ابتدا تا ۱۵ شهریور ۱۳۶۹ در مناطق شوش-خرمشهر-پنجوین- جزیره بورارین-نهر عنبر –شرهانی سپس مجدا از ۲۳ مهر ۱۳۷۹ تا ۱۶ خرداد ۱۳۸۱ در منطقه مهران-نفت شهر-گیلان غرب و گردان ۳۵۰ توپخانه ۱۵۵ میلیمتری خودکششی از ۲۵ مهر ۱۳۶۷ تا ۱ تیر ۱۳۷۷ در مناطق مرزی از چنگوله در استان ایلام تا رودخانه میمه مستقر بودند(جدول حضور گردانهایر نزاجا در مناطق مرزی پس از قطعنامه).
شهدای توپخانه لشکر ۲۱ حمزه در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و مراقبت مرزی پس از جنگ؛ توپخانه لشکری در طول هشت سال دفاع مقدس و مراقبت مرزی پس از جنگ، بیش از ۶۵ نفر شهید، تقدیم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نموده است(شعبه ایثارگران تیپ ۱۲۱)، از جانبازان و آزاده توپخانه لشکری اطلاعاتی در دسترس نبود، از شهدای شاخص توپخانه لشکری، سرگرد عبدالحمید شریفی(1328-1359)، ستوانیکم احمد ملایی(1332-1361) و ستوان سوم محمدجعفر خدادادیان(1331-1364) میتوان نام برد(اسدی، ص ۱۹۹-227).
محل استقرار سرزمینی پادگان توپخانه لشکر ۲۱ حمزه؛ محل استقرار سرزمینی توپخانه لشکری ۲۱ پیاده حمزه(ع) قبل از جنگ تحمیلی در پادگان لویزان تهران و پس مراجعت از مناطق عملیاتی در ۱۳۷۰ش در پادگان مذکور مستقر شد و از مرداد ۱۳۷۱ به دنبال جریان سیاسی و تحریکآمیز همسایگان شمالغربی در جنگ قرهباغ و بر اساس تدابیر ستاد فرماندهی کل قوا، به استان آذربایجان شرقی منتقل شدند و قرارگاه توپخانه لشکر، گردان ۳۲۷، ۳۴۷، ۳۶۴ توپخانه و ۳۹۵ پدافندهوایی در پادگان تبریز و گردان ۳۹۷ توپخانه در پادگان امامرضا*(ع) و گردان ۳۱۳ توپخانه در پادگان مرند* قرار داشت(شناسنامه یگانی لشکر ۲۱، ص ۲؛ تاریخچه تیپ مستقل ۱۲۱ تکاور).
تغییرات توپخانه لشکر ۲۱ حمزه پس از جنگ تحمیلی؛ پس از جنگ با انتزاع تیپ ۴ زرهی میانه از ۲۰ مهر ۱۳۸۰ ش، از سازمان لشکر ۲۱، گردان ۳۵۰ توپخانه هم از توپخانه لشکری ۲۱ حمزه جدا گردید(شناسنامه یگانی لشکر ۲۱، ص ۲). برابر دستورالعمل کلی طرح ثامنالائمه(ع) پس از انجماد توپخانه لشکر ۲۱ حمزه، گردان ۳۲۷ و ۳۹۷ و ۳۱۳ توپخانه لشکر به سازمان تیپ ۱۲۱ و ۲۲۱ و ۳۲۱ اختصاص و گردان ۳۴۷ به تابعیت گروه ۱۱ توپخانه و گردان 395 به تیپ ۱۲۱ واگذار گردید، همچنین گردان ۳۶۴ توپخانه برابر طرح انجماد یگانها نزاجا عملاً از سازمان یگانهای نزاجا حذف گردید(طرح جامع ثامنالائمه(ع) نیروی زمینی).
مآخذ: اسدی، هیبت الله، آتش توپخانه، تهران، دانشگاه فرماندهی و ستاد آجا، ۱۳۹۳ ش؛ اسناد و مدارک مرکز پژوهشهای دفاع مقدس سازمان ایثارگران نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، پرونده لشکر ۲۱ پیاده حمزه سیدالشهدا(ص)، 1359-1367 ش؛ آراسته، ناصر و بختیاری، مسعود، توپخانه در دفاع مقدس، تهران، ایران سبز، ۱۳۹۱ ش؛ بختیاری، مسعود، عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر، تهران، ایران سبز،۱۳۸۰ ش؛ تاریخچه و نقش تیپ ۳۶ زرهی میانه در دفاع مقدس، میانه، گردآورنده سرتیپ ۲ بازنشسته شاپور توکلی،۱۴۰۰ ش؛ تاریخچه تیپ مستقل ۱۲۱ تکاور، تبریز، رکن سوم تیپ مستقل ۱۲۱ تکاور،۱۳۹۶ ش؛ پورداراب، سعید، عملیات محرم، ج ۱، تهران، ایران سبز، ۱۳۸۵ ش؛ جعفری، مجتبی، اطلس نبردهای ماندگار، چاپ چهلم، تهران، انتشارات سوره سبز، ۱۳۹۴ ش؛ جدول حضور گردانهایر نزاجا در مناطق مرزی پس از قطعنامه، مرکز پژوهشهای دفاع مقدس سازمان ایثارگران نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران،۱۴۰۰ ش؛ حبیبی، ابوالقاسم، کارنامه عملیات سپاهیان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۸۳ ش؛ حسینی، سید یعقوب، عملیات رمضان: تیر ۱۳۶۱، تهران ایران سبز،۱۳۹۲ ش؛ حسینی، سید یعقوب، نبردهای سال ۱۳۶۲ تا پایان ۱۳۶۴، تهران، ایران، ۱۳۸۹ ش؛ دانستنیهای توپخانه، دانشکده توپخانه صحرایی مرکز توپخانه اصفهان،۱۳۹۰ ش؛ دستور رزمی ۲۰-6، تاکتیکها، تکنیکها و روشها برای توپخانه صحرایی، اصفهان، انتشارات دانشکده توپخانه صحرایی مرکز آموزش توپخانه و موشکها، ۱۳۹۰؛ رزمی، علی، خاطرات رزمی: هشتاد سال خاطرات سرتیپ علی رزمی، تهران، ایران سبز، ۱۳۹۵ ش؛ سالار کیا، علیمحمد، لشکر ۲۱ حمزه سید الشهداء از شهریور ۱۳۵۹ تا مهر ۱۳۶۰، تهران، ایران سبز، ۱۳۸۰ ش؛ سالار کیا، علیمحمد، فتحالمبین قرارگاه نصر فروردین ۱۳۶۱، تهران، ایران سبز، ۱۳۸۴ ش؛ سلیمانجاه، بهروز، سلیمانجاه: هفتادسال خاطرات سرتیپ ستاد بهروز سلیمانجاه، تهران، ایران سبز، ۱۳۹۳ ش؛ شعبه ایثارگران لشکر ۲۱ حمزه، تبریز،۱۴۰۰ ش؛ شناسنامه یگانی لشکر ۲۱ حمزه، تبریز، رکن سوم لشکر ۲۱ حمزه،۱۳۸۹ ش؛ صفری کیا، بهروز، بررسی و تحلیل نقش یگانهای توپخانه در مناطق عملیاتی از پیروزی انقلاب اسلامی تا ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، دافوس،۱۳۸۹ ش؛ طرح جامع ثامنالائمه(ص) ارتش جمهوری اسلامی ایران، انتشارات نزاجا،۱۳۹۶ ش؛ کاظمی، محمد، تاریخ پنجاهساله نیروی زمینی شاهنشاهی ایران، ۱۳۵۳ ش؛ لیست فرماندهان یگانهای عمده نزاجا، ساحادم آجا، لشکر ۲۱ پیاده حمزه،۱۳۹۹ ش؛ لهراسبی، محمدجعفر، مردان جنگ، تهران، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس،۱۳۷۶ ش؛ مفید، عبدالحسین، بازخوانی جنگ تحمیلی ناگفتههایی به قلم سرتیپ ۲ پیاده ستاد عبدالحسین مفید، تهران، ایران سبز،۱۳۹۸ ش؛ موسوی قویدل، علیاکبر، عملیات فتحالمبین: قرارگاه کربلا، تهران، ایران سبز، ۱۳۸۶ ش؛ مهران، به کوشش گروه نویسندگان، راهیان نور،۱۳۸۴ ش؛ نجفی راشد، محمد و همکاران، توپخانه در سد و تثبیت متجاوز، تهران، ایران سبز،۱۳۹۶ ش؛ نجفی راشد، محمد و همکاران، توپخانه در عملیات آفندی و مأموریتهای ویژه، تهران، ایران سبز، ۱۳۹۷ ش.
/علی احمدی/